باز هم حافظ

تاریخ چاپ  

حال،

آن حال

آن دُردانه در صدف خویش

در مرز ناکجاآباد است.

پس نیست این ناممکن

مرزهای ناممکن، همه به یک سوی می‌روند

قدرت، لذت، دانستن،

مرزی نیست تا عبوری باشد

مرزهای ناممکن همه به یک سوی می‌روند.

رویاهای محال در نشانه‌هایی از واقعیت

در دایره مطلق سرگردانند

این را عقل می‌داند

و عاشقان می‌خوانند

 

«عاشقان نقطه‌ی پرگار وجودند

لیک عقل داند که در این دایره سرگردان است» *

* - حافظ

                                      ۱۹۹۶  حسن مکارمی