تاریخ چاپ
فراسوی تاریکی، در آنسوی ندانستن چشمانی است
شراب آلوده.
یادهای همیشه زنده به خواب رفتهاند
و دخترانِ ناز،
مهرگونه، میپایندشان
پریِ یأسوارهی نگهبان یادهای ما،
در اندیشهی پاکیزهی خویش
بیداری را نوید میدهد.
در آن روز که نخواهیم بود،
با یادآوریِ «یادهای فراموش شده».
دوباره زنده خواهیم شد.
یادهای ما یکدیگر را به یاد خواهند آورد.
در فراسوی تاریکی، در آنسوی ندانستن،
یادهای ما یکدیگر را به یاد خواهند آورد.
حسن مکارمی ۲۰۰۶ فرانسه