آئینه‌های سرخ

تاریخ چاپ  

عاشقانه‌های دیروز،

تصویر ما را،

در آئینه‌های فردا، رنگی دیگر خواهند داد:

مردی دلتنگ، دست کودکی را در عبور از تنهایی می‌فشارد.

زنی زیبا، چشمان اسبی خسته را می‌شوید.

ملوانی پیر، با خواب ماهی‌ها فال می‌گیرد.

باغبانی آشفته، بادِ زودرس پاییز را می‌پراند.

مادری فروتن، در مرگ پروانه‌ی بلندترین برج می‌گرید.

برگ‌های پراکنده‌ی پاییز،

نامه‌هایی از دوردست‌اند.

اینان تکرار باروری را بر خود نوشته‌اند:

«بشارتی خوش در آئینه‌های سرخ فردا»

پاییز سرشار از

عاشقانه‌های نانوشته است و

سرخی آئینه‌های فردا...

 

حسن مکارمی فرانسه , ۲۰۰۶