تاریخ چاپ
پهنای همگانی مرزهای جدایی،
تا آبادیهای غروب تنهایی،
تا گردش واژههای درمانده،
تا جسارت پرندههای پرسش،
در بیباوری خموش خویش،
در گردهی- خاکهای هزارساله،
پنهان در ژرفای بیخودی خویش
کودکانه، در هر کناره بینهایتی ساختهایم.
چشم را بگشاییم،
خیرگی نور بینهایت،
از شمارش با زمان میدارد.
پرتوی نزدیک، گرمتر از بینهایتی دست نایافتنی است.
فریب کودکیهای سادگی را نخوریم،
دوباره بشماریم،
یک، دو، سه، ...
تا جان داریم شمارهها هستند،
به مسخرگی بینهایت خندیدن،
اینست ابتدای راه، یک، دو، سه، ...
۲۰۰۲ حسن مکارمی