تاریخ چاپ
سپیدهدم و بازگشتِ تنهایی پرندهای در دوردست
چشمانی سرخ در خندههای کودکی
و مردی ایستاده در خاکِ آبی هوا
پژواکِ نهادها در نهادی خنک خفته است.
جلبگهایِ سربزیرِ خواهشهای پنهانی زنانِ کوهپایه
و قارچهای پروارِ جنگلهایِ دور
همآغوشیِ بیدارِ سوارانِ بیپناه
جنگهایِ دورهای، آشتیهای همیشگی
پیادهای پیش از افتادن
و خانههایِ سیاه و سپیدِ پیشوایان بیآرزو
نور در راه است
امید در پیادهروهای آشنایی خمیازه میکشد
با آوازی که نمیخواند، پرندهباز میشود: سبکی کاغذی بر جوی آب
«از آن شبِ سردِ خزان شبها گذشته
روزگاری بر منِ شیدا گذشته»
۱۹۹۸ حسن مکارمی