پیامی به سنگ‌های دور

تاریخ چاپ  

جنگ کرداران پنجه‌های خشونت خویش را،

بر سنگ‌سختی‌های استوار در می‌افکند.

و پژواک چکاچک‌هایشان، ابرهای انبوه سیاهِ دوردست را،

به واهمه‌ی نور می‌کشاند.

پایداری جستجویشان نگاه را بر فراتر از ابرها می‌راند

و به یکباره همگی در همه می‌سرایند.

آرامش

و چون سنگ‌سختی‌های ماندگار، به جنگ می‌خوانند،

پرواز نیاز درون به سخن می‌آید:

و پیگیری هوسناک مردمان، مهر نورآفرین را خدای می‌خواند.

مهربانی آئین دلیران می‌گردد.

خرد در انتهای کارسازی به راه در می‌ماند.

در بیکران، مهری مهربان‌تر پنجه‌های تنهایی را به خوش‌آمد می‌جوید.

که ازین ماجرا، گاه به گاه نشانی بر سنگواره‌های یافته در ژرف دریاها باز می‌آید.

و مردمان نیاکان خویش را با آوازی شاد باز می‌خوانند.

 

حسن مکارمی , فرانسه , ۲۰۰۳