ترانه‌ای در راه است

تاریخ چاپ  

با همهمه‌ی شور واژه‌های شکوفا

با گرمی دل‌های پریشان

از آسمان بالاتر می روم.

به نرمیِ آوازی جاودانی جان می‌سپارم.

تا افسردگی هزاران ساله را بشویم.

با نوری دیگر زاده می‌شوم،

پوسته‌های شکسته‌ام، خالیِ نگاره‌ها را پر می‌کنند.

به بزرگی همه‌ی مردمان.

چشمانِ تماشاگران، تماشا و نگاره‌ یکی می‌شوند.

ترانه‌ای ساده در باد رها شده است

بالاتر از آسمان را جایی است.

ترانه‌ها این را می‌دانند،

و روزی با ما از نشانی ساده‌اش سخن خواهند گفت.

خستگی گوش‌ها را بزداییم

ترانه‌ای در راه است.

  ۲۰۰۱  حسن مکارمی