تاریخ چاپ
که دل در نگاه تازه بستهام،
که چشم بر هوای تازه دوختهام
که هوای جان تازه کردهام
که جان به پای راه تازه مینهم
که پای به سوی درههای دور میکشم
که درههای دورِ تازه در دلم به چشم میکشم
که من غریب خویشم و بار دل به پای جان بسته مینهم
در نگاه تازه، بر هوای تازه، جان تازه، راه تازه
پای به سوی درههای دور میکشم
این غریب خویش گشته؛ بار دل به پای جان نهاده؛
دل در نگاه تازه بسته؛
چشم بر هوای جان تازه دوخته؛
این غریب:
«خویش گشته»
این غریب «خویش گشته»
حسن مکارمی ۲۰۰۸ فرانسه