نمایشگاه در مقر یونسکو در پاریس

نمایشگاه و سخنرانی در مقر یونسکو در پاریس, ۱۹ ماه می ۲۰۰۹

 

گفت و گو با حسن مکارمی، روانکاو، نقاش، خوش‌نویس و فعال حقوق بشر

 

«با اولین خط در عمق غار، حقوق بشر شروع ‌شد‌»

ایرج ادیب‌زاده

 

«گونه‌گونی و تنوع فرهنگ‌ها را جشن بگیریم»، عنوان جشنواره‌ای بود که سازمان یونسکو، خانه فرهنگ ملت‌ها وابسته به سازمان ملل در پاریس در ماه می ۲۰۰۹ برپا کرد که یک‌شنبه، سی و یکم می به پایان رسید.

در این جشنواره ویژه، یونسکو درهای خودش را باز کرد تا این‌بار بدون دخالت دولت‌های مختلف که بیشتر در برنامه‌ریزی‌های ویژه هر کشور و هنرمندان آن کشورها تأثیر می‌گذارند و به نوعی مجوز ورود می‌دهند با دعوت از پژوهشگران، دانشمندان و هنرمندان، تفاوت فرهنگ‌ها و رابطه و نزدیکی این فرهنگ‌ها را در قالب نمایشگاه‌های نقاشی، خط، کتاب‌های شعر، کنفرانس و البته کنسرت موسیقی نشان دهند.

نکته جالب توجه در جشنواره گونه‌گونی فرهنگ‌ها، نشان دادن نزدیکی و خویشاوندی دو فرهنگ کهن چین و ایران به یکدیگر بود. آن هم از راه هنر نقاشی، خوش‌نویسی، شعر و کتاب‌های شعر که از هزاران سال پیش در هر دو فرهنگ جریان داشته و در کنفرانسی که در جریان این جشن گونه‌گونی فرهنگ‌ها در یونسکو برپا شد نشان داده شد که چگونه این دو فرهنگ سرانجام به هم می‌رسند.

استاد فاین ژنگ نقاش، خوش‌نویس و شاعر چینی و حسن مکارمی، روانکاو، نقاش، خوش‌نویس و فعال حقوق بشر ایران درباره نگاه به خط چینی و ریشه‌های آن و ریشه‌های خط از هفت هزار سال پیش تاکنون و تأثیر آن بر معماری، شعر نقاشی و مینیاتور و نزدیکی دو فرهنگ صحبت کردند.

 

در محل برپایی این کنفرانس در یونسکو در پاریس با آقای حسن مکارمی، روانکاو بالینی، نقاش و خوش‌نویس، پژوهشگر تاریخ خط در زندگی انسان‌ها دیدار داشتم و از او درباره حضورش در این کنفرانس همراه استاد فاین ژنگ چینی پرسیدم و این‌که چه پیامی در این کنفرانس دارند؟

حرفه‌ام روانکاوی است و همین روانکاوی است که اتفاقاً بُعد کار هنری من را به جای دیگری برده است. در زمینه هنری حدود ۲۰ سال است که به دنبال مسأله ریشه‌ها و شناخت خط با توجه به محیط ما هستم.

به این مسأله معتقد بودم که خوش‌نویسی ایرانی، نستعلیق، رابطه عمیقی با محیط پیرامون و معماری ما، معماری کویر و حتی تصاویر کویر دارد و استادان خوش‌نویس ما با الهام از طبیعت و گل‌ها، و حتی خوش‌نویسی ترکیب شده با شعر پارسی، این مهم را انجام داده‌اند.


حسن مکارمی / عکس‌ها: ایرج ادیب‌زاده

در اسلام حتی نشان دادن بدن انسان و نقاشی کردن تقریباً ممنوع بوده است در نتیجه تمام هنر و ظرافت ایرانی در کاشی، تذهیب، خط ، شعر و حتی نمایشنامه‌ها منعکس شده و داستان‌های ما هم به شکل شعر هستند.

بیست سال است که در مورد این مسأله تحقیق می‌کنم و در این جشنی که یونسکو به نام جشن تنوع فرهنگ‌ها گذاشته، خواسته است که تنوع فرهنگ‌ها را جشن بگیریم. فعالیت‌های مختلفی مثل کنسرت مد نظر است.

یکی از برنامه‌ها، سخنرانی استاد فاین ‌ژنگ است که ایشان یکی از معتبرترین و بزرگ‌ترین خوش‌نویسان و نقاشان چینی هستند. بنده و ایشان در مورد نگاه بر خط چینی و ریشه‌هایش صحبت می‌کنیم و من هم در مورد ریشه‌های خط، کلاً از خط میخی تا خانواده‌های خط صحبت می‌کنم تا به نستعلیق برسم و نشان می‌دهم که اثرت معماری ایرانی و حتی آب و هوا‌، گل‌های صحرایی روی خط نستعلیق چه بوده و نیمی از وقت من هم به صحبت در مورد کارهای خودم اختصاص دارد.

در واقع تحقیق و دید روانکاوی، این امکان را به من داد که در آنتوپولوژی، خط فارسی و معماری و هنر فارسی در زمینه بزرگ ریشه‌های تاریخی سی هزار چهل هزار ساله نگاه کنم. چیزی که ایرانیان به وسیله خط نستعلق نشان دادند، چگونگی آوردن و هماهنگ کردن معماری و خط و شعر و تمام ذوق ایرانی با طبیعت ایرانی است.

آقای چنگیزی یکی از استادان پلی تکنیک در نیویورک در سال ۲۰۰۵ نشان داد که ریشه‌ی تمام خط‌هایی که در دنیا اختراع شدند در اجزای کوچکی است که این اجزای کوچک بیشترین منحنی‌ها و خطوطی هستند که ما در طبیعت می‌بینیم. یعنی خط‌نگاران و خوش‌نویسان ما خط را به طبیعت و ذوق و زندگی ایرانی نزدیک کرده‌اند.

می‌خواهم این را به عنوان کشفی که بیست سال است دارم روی آن کار می‌کنم و ـ در سال ۲۰۰۵ هم از نظر علمی نشان داده شد ـ نشان دهم. چون هم ما به نوع تحقیق هنرمندانه و هم به نوع تحقیق علمی احتیاج داریم و هرکدام، دیگری را کامل می‌کند و یک مثال مشخص در این مورد می‌زند.

با تابلوهای خودم نشان می‌دهم مثلاً چگونه وقتی به یک گنبد از بیرون نگاه می‌کنیم‌، براساس همان چهار سو درست شده است‌‌. وقتی خوب نگاهش کنید و پرهایش را باز کنید مثل یک گل صحرایی است که پرپر شده باشد. من این‌ها را بر اساس نقاشی و طراحی جلو بردم.


حسن مکارمی در کنار فاین ژنگ

در محل کنفرانس نگاه دو تمدن فرهنگ چین و ایرانی به نمایش درآمده با نام تابلوی حقوق بشر بود.

این تابلو، دنباله‌ی طبیعی تحقیقات من است که علاقه به پیام انسانی اعلامیه جهانی حقوق بشر را نشان می‌دهد. اولین مدرکی است که خود انسان در یک مقدمه و سی ماده نوشته و همه به آن معتقد هستند و گرامر و دستور زبان زندگی انسانی مشخص شده و من عمیقاً به آن معتقد هستم.

تلاش کردم که با استفاده از خط نستعلیق و استفاده از ۳۰ تا از اشعار حافظ و با استفاده از سال‌ها کاری که روی میدان‌های نقاشی کردم این نتایج را به دست بیاوریم. می‌دانید که ما حدود هشتاد هزار میدان نقاشی قبل از تاریخ داریم که این‌ها در پنج قاره دنیا وجود دارند‌. حدود سی و پنج هزار سال پیش تا صد هزار سال پیش تهیه شده‌اند.

این میدان‌ها را مطالعه کردم و توانسته‌ام از بین این‌ها برای هر کدام از مواد اعلامیه حقوق بشر یک تابلو بکشم. همه این‌ها ترکیب شده و تابلو مثل عمق یک غار است که این‌ها در آن فشرده شده است. مثلاً نشان داه می‌شود که دوازده هزار سال پیش وقتی پدران ما مردی را که یک ساز بادی می‌زند نشان می‌دهند، زیر آن چند نقطه گذاشته‌اند. یعنی او را در حال نت زدن نشان می‌دهند.

من هم به شکلی می‌خواستم این را نشان دهم که انسانی که با دست خودش اولین خط را در عمق یک غار گذاشت، گفت من انسانم، با حیوان فرق می‌کنم. من آزادم و می‌توانم چیزی بکشم که اثرش برای نسل‌های بعد بماند. نه تنها حرف، بلکه من می‌کشم و بعد هم می‌نویسم.

از اینجا حقوق بشر شروع می‌شود. حقوق بشر یک مفهوم انسانی ـ روانی است و حقوق به معنی اجتماعی بعد از آن به وجود آمده، یعنی مقدم بر حقوق اجتماعی است. وقتی در سال ۱۷۹۲، اعلامیه حقوق بشر را در پاریس می‌نویسیم درواقع خلاصه آنچه است که انسان زندگی کرده و اختراع نکرده است.


از کارهای حسن مکارمی

اما چگونه می‌توان از راه هنر، حقوق بشر را حمایت کرد و آن را گسترش داد؟

فکر می‌کنم قبل از همه، خود این پیام است که مثل همین تابلو و نشان دادن خط است. ریشه همه خط‌ها یکی است وقتی می‌گویند «بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک پیکرند» وقتی من دارم نشان می‌دهم تمام خط‌ها و تقریباً زبان‌ها یک ریشه دارند، پایه استوار حقوق بشر اولیه در این مقطع گذاشته می‌شود.

این از نظر کلی است. از نظر روزمره و به طور شخصی آنچه از راه فروش کار هنری به دست می‌آید، برای حقوق بشر مصرف می‌شود. سوم این‌که هنرمندان می‌توانند سیستم حقوق بشر را به هم مربوط کنند.

مثلاً استاد فاین‌ ژنگ که من با ایشان صحبت کردم به هر حال چینی هستند. وقتی اینجا از طبیعت دفاع می‌کند می‌نشینیم باهم صحبت می‌کنیم. ارتباطات هنرمندان با هم دیگر است که می‌تواند کم کم به سمت جامعه مدنی بروند.

همه می‌دانند که راه حقوق بشر از جامعه‌ی مدنی می‌گذرد. یعنی ما بتوانیم عناصری را به وجود بیاوریم که انسان‌ها بتوانند خارج از دولت‌ها دور هم جمع شوند. و به نظر می‌آید اگر یونسکو و هر سازمان بین‌المللی به هر کدام از ما این امکان را داد که به عنوان فرد، به عنوان هنرمند، به عنوان دانشمند، به عنوان محقق حرفمان را بزنیم این وظیفه ما است که فشار بیاوریم تا سازمان‌های بین‌المللی هم از دولت‌ها صرف‌نظر کنند‌.

در یونسکو هم خواهم گفت که یونسکو محل فرهنگ ملت‌ها است نه محل فرهنگ دولت‌ها. دولت‌ها که فرهنگی ندارند. اصلاً وظیفه‌‌ی نگه داشتن موقعیت و وضعیت کنونی است. یونسکو دو ـ سه سال است که این کار با ارزش را شروع کرده است که سراغ جامعه مدنی برود.

یعنی به سمت افرادی که مستقل و مدافع حقوق بشر هستند، برود که اگر حرفی دارند بیایند بزنند. خیلی این مسأله را به ایشان گفته‌ام و تشویق می‌کنم و امیدوارم که ادامه پیدا کند.


مینا راد در کنار ایندراسن، دبیر کل و مسئول برپایی جشنواره

سپس از مینا راد، روزنامه نگار و از مسئولین روابط عمومی جشنواره گوناگونی فرهنگ‌ها در یونسکو از هدف‌های جشنواره و کنفرانس آن پرسیدم.

این کنفرانس باعث می‌شود که ببینیم با این‌که فرهنگ‌ها با هم متفاوت‌اند، ولی به هم نزدیک‌اند و این را به شکل بسیار ظریفی از طریق خطاطی و نقاشی نشان دادند. از طریق خطاطی معلوم می‌شود که فرهنگ چینی و فرهنگ ایرانی که از هزاران سال پیش به ما رسیدند، چطور هر کدامشان در تحول انسان در معماری، نقاشی و شعر نقش داشته‌اند.

آقایان فاین‌ ژنگ و حسن مکارمی، هر دو نقاش، خطاط، شاعر و متفکر هستند و هر دو در یک راهی به هم می‌رسند و آن هم این فستیوال است که این‌ها را به هم متصل کرده و گفتاری که در این کنفرانس دارند نشان می‌دهد که چطور و چگونه فردای انسان و فردای فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف از طریق نگاه کردن یک فرهنگ به فرهنگ دیگری به هم متصل است و نشان می‌دهد که فرهنگ‌ها چطور از طریق نشان دادن هنر شعر، فرهنگ و خطاطی می‌توانند با هم رابطه داشته باشند.

در پایان با آقای ایندراسن، دبیر کل و مسئول برپایی جشنواره تنوع فرهنگ‌ها در یونسکو که به کنفرانس کناری جشنواره یعنی کنفرانس «نگاه دو فرهنگ به یکدیگر» دعوت شده‌اند، گفت و گو می‌کنم.

نخست این فستیوال، جشنواره نگاه کردن فرهنگ‌های مختلف به یکدیگر است و من خواستم که از این دو فرهنگ دعوت کنم که به شکل آینه به هم‌دیگر نگاه کنند و تفاوت‌ها و شباهت‌های تاریخی و فرهنگی این دو فرهنگ را نشان بدهند.

آیا روش دعوت از هنرمندان و روشنفکران و افراد مستقل به یونسکو بدون دخالت دولت‌ها در این سازمان ادامه خواهد یافت؟

بله، فستیوال فرهنگ‌های مختلف تکمیل کننده فعالیت‌های فرهنگی دیگر یونسکو در چهار چوبی که با موضوع تنوع فرهنگ ملت‌ها نوشتیم، است. هدف پایانی، ارتباط دادن فرهنگ‌های مختلف به یکدیگر است و این کار ادامه می‌یابد