این صدا, صدای توست

تاریخ چاپ  

جهانم می شکند با هر انفجار,

بادکنک خیالی  داده های دیروز,

متلاشی می شود.

که  هنوز ذره های آن دوباره جوش نخورده,

انفجاری دیگر:

دنیای هفت میلیاردی آدمیان,

جهان چهارده ملیارد سالیِ , هستی شناخته شده,

باکتری ها و سلول ها و داده ها در هم می ریزند.

جهانم می شکند با هر انفجار,

من درون هر کمربند انفجاری,

من درون هر فرمان به بمباران آدمیان,

من درون ژرف نگاه مادران بر پوست های سوخته,

من درون شرافت آدمی :

له شده بزیر پای اعتیادی مفلوک,

هر بار منفجر می شوم.

دو باره هر صبح ,

با لبخند زیبای زندگی,

در شبنمی, در چشمان کبوتری تشنه, جمع می شوم.

ساخته می شوم.

"من" می شوم.

جهانم می شکند با هر انفجار,

و  "من" می شوم با این  صدایت,  

صدا, صدای توست.

حسن مکارمی

پاریس, بهار ۲۰۱۶

http://news.gooya.com/politics/archives/2016/03/210203.php