نمایشگاه هنر پیش ازتاریخ و اعلامیه جهانی حقوق بشر, پاریس ۲۰۰۵

نمایشگاه هنر پیش ازتاریخ و اعلامیه جهانی حقوق بشر, پاریس ۲۰۰۵

با رسم داوطلبانه، با دستش، اولین خط بر دیوار یک غار، بشر قدمی برداشت، او تفاوتش را با دنیای حیوانات اعلان کرد، او بازهم بیشتر راست شد، دورتر را نگریست، او گفت «من می‌توانم و من می‌دانم»، او خود را آزاد کرد، سمبولیسم‌ش را پیش راند، این رابطه منحصر به فرد با خود و جهان اثری ضد مرگ برایش داشت، زندگی کمتر میرا شد، خط باقی ماند، پیام ثبت شده را به زمان برد، برای نسل‌های آینده.

این انسان که سازی بادی می‌نوازد، و اثرات موسیقی‌اش چون نقطه‌های پایین سازش، آن مربع روی بازوی رئیس- که حتی تا به امروز مانده‌ است، علامت درجه، مراسم پرستش خورشید، که ایمانشان را بیان می‌کنند، حق داشتن ایمان را نمایش می‌دهند، زندگی خانواده، یک دهکده و زندگی اجتماعی، حق لذت بردن، با رسم بدن برهنه، حق سفر با تعریف داستان آن، با ارج گذاشتن به صحنه‌های تولید و بالاخره مدل دادن، بازهم بیش از پیش دنیایشان را با نماد‌ بیان می‌کنند، حق بیشتر روانی است که اجتماعی...

 

از باکتری تا بشر «هوموساپین» بیش از 3 میلیارد سال  است، و 40 هزار سال از این واقعه تا زمان ما. زندگی ادامه دارد و هرچه سال‌ها انباشت‌تر ‌شوند، مقاومت در مقابل مرگ «این چیز» که ما برای ساده کردن «زندگی» می‌نامیم، افزایش می‌یابد. گوئیا که هدف زندگی، «حیات» در مقابل «مرگ» بوده. این راه عظیم رسیدن به «لذت »، با عبور از مرحله‌ای مهم، که من آن را مرحله «حقوق بشر» می‌دانم، نمی‌تواند قبل از رسیدن به حق زندگی، چون تنها حق پایه‌ای ‌ما، «زمین»، متوقف شود. از ورای فسیل‌ها و اجدادمان، شواهد تاریخی و معماری، که چون شاهد این راه برایمان مانده، دیگر هنر پیش از تاریخاست، نوشته‌ها هستند، فرهنگ شفاهی هست، میراث‌ فرهنگی بشری و تمامی نمونه‌های زنده زمین ما هستند. این راه هنوز روزهای زیبایی در مقابل دارد : البته، نوشتن حق حیات، برقرار کردن آنست.

شاید، شاید این حق ما را به ورای این زمین هدایت کند. و شاید این حق از ما فضایی دیگر طلبید ! برای ادامه بجا گذاشتن میراث ، «حیات»، به فرزندانمان، برای هرکدام ما لازم می‌آید این راه مشترک زندگی را رسم کنیم، ولی هرکس با امکان خودش... «سکوت آبی است به بلندی چشمان آسمان. زمان تا حد خستگی ما جریان دارد.»

آسمان همان طور ما را می‌بیند که ما اورا. بله او چشم دارد. بله بین ما و خورشید این عظمت حیرت سکوت است، و فرصتی برای شمارش نیست. پس وسیله‌ای دیگری بجز حسابداری لازم است.

retour à la liste des expositions