حسن مکارمی

هنرمند روانکاو پژوهشگر

زبان های ديگر

لغات کلیدی استفاده شده: "شعر"

(poème) جایگاهِ نور

تاریخ چاپ  

رسوبِ اشک‌های پاکیزه‌ی درون بر سنگواره‌های هزاران ساله نوشته‌های تازه‌ای می‌آفریند. تا راز رویاهای کودکی را در ترانه‌های آسمانی بکارند. روبرویی آینه‌های سنگی؛ در درون در بیرون و آن بینهایت روشن     ۲۰۰۰  حسن مکارمی

(poème) زایشی دیگر

تاریخ چاپ  

همگانیم در تنهاییِ روز دریایم در شب‌های دور دردم در کناره‌ی کویر خیال سنگ‌پاره‌های سرگردانیم بستگیِ پیمانم در عبور کلام و خستگی کاه در موج‌های هوا مرزهای بسته را مهمان خواهم کرد نگاه می‌چرخد، قاعده‌ای در دیگری مرگی با چهارفصل در راه است در خیالِ ماهیانِ کور تولدی دوباره بافته می‌شود و برگ‌ها بی‌رنگ زاده ادامه مطلب

(poème) دل‌روشنی

تاریخ چاپ  

ی فرشته‌ی بالین‌های تب‌دار ! ای مهرپایِ کودکان دوری ! ای سرود پرچم‌های پرواز ! ای سُراینده‌ی گاهشمارهای همیشگی ! ای سبک‌پرورده‌ی دستان نگاه ! ای همسایه‌های خمار شب‌های جدایی ! ای شکارچی شاد شب‌پره‌ها ! می‌گویمت : با برگ‌های بجا مانده‌ی پائیزی با افشره‌ای از شبنم‌های یخ‌زده. با پیر بالی در فشار ابروانِ خشم، ادامه مطلب

(poème) مهمانی سنبل‌ها

تاریخ چاپ  

در شهرهای بیگانه مردمانِ تنهایی آواز نمی‌خوانند زنجیره‌ی رفت و آمدهای بی‌انتها دست‌های بسته در پشت و تخته‌بندِ تنی در پیش در تنگی تن‌پوشِ خیالِ خویش پاره می‌شوم در آن سوی واژه‌های نیامده ناکجاآبادی است آرامشِ گاه نخستین در سبزی جلبگ‌ها افسانه‌ی پروازِ سیمرغ آتش‌افروزِ شب‌های بیمار در گشایش شاد بازی‌هایِ ترانه‌های مهربانی چه آفتاب ادامه مطلب

(poème) خزان

تاریخ چاپ  

سپیده‌دم و بازگشتِ تنهایی پرنده‌ای در دوردست چشمانی سرخ در خنده‌های کودکی و مردی ایستاده در خاکِ آبی هوا پژواکِ نهادها در نهادی خنک خفته است. جلبگ‌هایِ سربزیرِ خواهش‌های پنهانی زنانِ کوهپایه و قارچ‌های پروارِ جنگل‌هایِ دور هم‌آغوشیِ بیدارِ سوارانِ بی‌پناه جنگ‌هایِ دوره‌‌ای، آشتی‌های همیشگی پیاده‌ای پیش از افتادن و خانه‌هایِ سیاه و سپیدِ پیشوایان ادامه مطلب