تاریخ چاپ
در نیایشهای شیعیان، مفهوم اول الاولین برای «الله» به کرّات بهکار گرفته شده است: الله، خالق و قادر مطلق متعال و توانای مطلق که همیشه هست و بوده و خواهد بود، در همهجا و برای همیشه. نماد عدالت مطلق، خلاق زمان و مکان. در این نیایشها گاه، الله، نمایندگان او، پیامبر و ائمه و معصومین با همان القابی ملقب شدهاند که شاهان و امرا، چون امر، اعلیحضرت...
مفهوم نام خانوادگی در ایران در سده بیستم همهگیر شد. پیش از این زمان، جز در موارد ویژه، به سه شیوه افراد از یکدیگر متمایز میشدند:
- نام کوچک به همراه نام پدر
- نام کوچک به همراه جای زندگی یا تولد
- نام کوچک بههمراه صفتی که شخصی را از دیگران متمایز میکرده است.
در مورد نخست برای مشخص کردن فرد نامهای پدر پدر، پدر پدر پدر و غیره بر نام کوچک شخص افزوده میشده است و در مواردی نیز تلاش بر آن بوده است که برای افراد منسوب به خانواده پیامبر، نسبِ فرد را تا خانواده پیامبر ذکر کنند. برای افراد مهاجر که پدر آنها در محل شناخته نبوده است، نام جای تولد معرف فرد میشده است. نام شهرها و روستاها نیز بیشتر رابط با قبایل اسکان یافته در این اماکن دارد، مثل فارس (پارس- نام قبیلهای از آریاییها که در این منطقه اسکان یافتند) یا نام بنیانگذار این اماکن، مثل حسن آباد، حسین آباد، اکبرآباد، فیروزآباد... گاه نیز مشخصه طبیعی یک محل در نام محل خود را نشان میداده است. گاه نیز که فردی ویژگی منحصربهفردی داشته است که افراد محل را تحت تأثیر قرار میداده است، این ویژگی لقب او میشده است، چون حرفه: چاقوساز، چیتگر، صابونچی، الوانچی...
بهطور کلی، نام خانوادگی چه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به نام ایل و قبیله و یا پدر و پدربزرگ... و یا عنصری طبیعی که آن هم به زندگی نیاکان در محل ویژهای مربوط است، پیوند می یابد. چون گویی آدمی جدای از نام کوچک نیازمند آن است که گذشتهای چون تسلسل نسلها، چون رابطهای با مبدأ آدمی بههمراه داشته باشد، چون رابطهای مستقیم با انسان سخنگو به نوعی نام خانوادگی، واسطهای است میان آدمی با نام کوچک و کاروان انسانی. بی مناسبت نیست از داود قیصری یکی از عرفای قرن هفتم هجری بیاوریم: «هر انسانی در این جهان نشانهایست از نام ازلی، و از آنجا که هر نام ازلی جوهر همه نامها را بههمراه دارد، این نام نیز همه نامها را به همراه دارد. بههمینگونه هر موجود در میانه موجودات جهانی است که در آن همه نامها شناخته میشود. با این شیوه جهان بینهایت است». (از کتاب «مکانشناسی روحانی اسلام ایرانی»، داریوش شایگان).
* این نوشته نخستین بار در نامه انجمن روانکاوان لیموژ- فرانسه به چاپ رسیده است.