تاریخ چاپ
. دکتر حسن مکارمی در جلسه تحلیل فیلم ordinary people دربارهی زمینههای درونی و بیرونی خودکشی صحبت کردند: تمام موجودات از باکتریها تا گیاهان، حیوانات و انسانها برای این ادامهی حیات تلاش میکنند. زمانی که از خودکشی حرف میزنیم در واقع درباره چیزی برخلاف حرکت اساسی حیات صحبت میکنیم. خودکشی انواعی دارد: . خودکشی برای دیده شدن.. .خودکشی به خاطر ایمان، عقیده، شرف و وطن.. .خودکشی تدریجی که با مصرف زیاد الکل، سیگار و یا مواد مخدر اتفاق میوفتد.. اما خودکشی آگاهانه زمانی صورت میگیرد که جبرانی برایش نیست و باید در خودکشی به دنبال آسیب گشت. حالا اینکه چه اتفاقی میوفتد که این موجود زنده سخنگو(انسان) میخواهد به حیات خودش پایان دهد دو وجه درونی و بیرونی دارد: در حالت مالیخولیا ( ملانکولی) علت اشتیاق از بین میرود. چیزی برای تولید خواهش و درخواست در درون وجود نخواهد داشت و فرد مبتلا به ملانکولیا خود را به جای علیت اشتیاق میگذارد ( به جای ابژه ای که مولد اشتیاق بوده است) و ناگهان خود را با دوپارگی روبرو میبیند، به کسی که هم مورد نفرت است و هم مورد عشق است، تبدیل میشود. و در افسردگی یا دلمردگی هم منشا حیات روانی فرد از بین میرود و دیگر خواهشی نیست که او را به ادامه زندگی وادار کند(دل روانی فرد میمیرد) حالا اگر این حالت درونی با تنهایی فرد در بیرون هم همراه شود و قطع ارتباطها صورت بگیرد فرد سراغ از بین بردن خودش میرود: او حرف هایش را با شعری تمام کرد: "ای مرگ بیا که زندگی مارا کشت" آقای دکتر ممنونیم از شما که همیشه همراه ما هستید