تاریخ چاپ
روزنامه همدلی شماره: 422
روزنامه سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگــی ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ - 18 ذی الحجه 1437 - 21 سپتامبر 2016
دکتر حسن مکارمی- مشاهده تحولات جهان و ایران در دو قرن اخیر ، به عبارت دیگر، پس از بیداری ایرانیان، دریافت مسیر پیچیده مراحل حرکت جهان، نقش کنش ها، واکنشها، منافع ملی و فرا ملی، رشد و انقلاب فن آوری، رشد جمعیت جهان تا مرزهفت میلیارد همسایه، که بیش از دو میلیارد به یادگیری و یاد دهی مشغول اند، به ما این پیام را می رساند که اگر چه آینده مردم ایران در میان مدت بسیار روشن است ولی در کوتاه مدت نیازمند تلاش در دست یابی به پایه های اساسی و لازمی هستیم تا بحران کنونی را پشت سر بگذاریم.
یافتن راه حلی، هم ممکن و هم پیشرو، اگر چه آسان نیست ولی دور از دسترس نیز نیست. در دوقرن اخیر، در ایران عزیز، کنشگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هیچگاه صحنه را خالی نکرده اند. می توان گفت که بیشتراینان به موازین حقوق بشر، حقوق بین الملل و شهروندی اعتقاد دارند. نهایتاً بهدنبال چگونگی رسیدن به چنین مطلوب هایی ، راه و روش های متفاوتی پیشنهاد و تجربه می شوند. استفاده بهینه ازافکارعمومی مردم جهان، منطقه و ایران از سویی، بکار گیری اهرم های بین المللی، سود جویی از تضاد لایه های گوناگون قدرت بر سرمنافع کوتاه مدت شان و بهره مندی از اشتباهات و ضعف های دست اندرکاران و نهایتاً کمک به بیداری و روشن نگری هر چه بیشتر قشرهای گوناگون مردم ایران، راه های مسالمت آمیز رسیدن به هدف مااست.
برای فراتر بردن تبادل نظرمیان ما، با این توجه که نگاه هرکدام از زاویه حضور ما در هستی است به دو واقیعت موجود و غالب بر هر راه گشایی در امر روابط اجتماعی نظر بدوزیم.
نخست آنکه به گونه ای بسیار طبیعی هر کدام از ما، از درون درون خود، از هویت خویش، از مکانی که در هستی ایستاده است، سخن می گوید. و نیازهای او، ترجمه این نیازها به خواهش و میل و تقاضا و خواسته جز این نیز نمیتواند باشد. اگر در همین نقطه متوقف شویم، نمیتوانیم زبان یکدیگر را بیابیم و عملا ارتباط غیر ممکن می گردد. لذا به زبان یا شیوه ارتباطی یا « گرامر» مشترکی نیاز داریم تا ما را به فصل مشترک ها برسند. جز خرد، دانش و شناخت چه عملی میتواند این نقش اساسی را ایفا کند؟
بررسی تاریخ ، دست کم دو قرن اخیر ایران، با نگاهی راهبردی و بیرون کشیدن اهداف راهبردی حرکت ها، جنبش ها، قیام ها و شناخت دقیق دست یابی به نتایج این اقدامات، نقاط ضعف و قدرت اقداماتی که برای دستیابی به این اهداف صورت گرفته است، برای آینده ما بسیار روشنگر وآموزنده است. نگاه راهبردی به ما اجازه می دهد که به اعمال شخصیتهای سیاسی، با فاصله ودقت بیشتری بنگریم. و شاخص و اعتبار حرکتهای سیاسی را هم در شیوه کارکرد و هم در نتیجه حاصل و مقایسه آن با هدف از پیش تعیین شده، بدانیم.
می توان با استفاده از روش های علمی شناخته شده درتعیین، تعریف و به اجرا گذاشتن اهداف راهبردی در راه رسیدن به ایرانی آزاد و آباد، با برپایی سمیناری از اندیشمندان و کنشگرانی که راهی برای گشودن مطرح میسازند خشت های نخستین سند پایه ای سازندگی ایران را تهیه کرد. آیا درچنین جهان و منطقه بحران زا و پیچیده ای نمی بایست برای دست یابی به راه حل نهایی رهایی ازحلقه بسته وتنگ موجود، تلاش کنیم تا همگی نیروها، نگاه خود را به پرسش اصلی و پایه ای بدوزیم. ودراین راستا پرسش های زیر را به فراخوان پاسخ بکشانیم: آیا مناسب تر نیست که توان خویش را صرف مسائل پایه ای و راهبردی کنیم؟
هرچه هدف ژرف تر و دورنگرانه تر باشد ، نیروهای بیشتری را در بلند مدت به خویش فرا می خواند. آیا مناسب تر نیست که به میدان واقیعت ملموس واهداف راهبردی با ویژگی های علمی بازگردیم ؟ اهدافی که: واقع گرایی، تعریف پذیری، دسترسی به آنها با شاخصهایی با قابلیت اندازه گیری، شناخته می شوند. آیا مناسب تر نیست که بهترسازی زندگی مردم ایران و پرسش های راهبردی برای دست یابی به آن را محور اصلی سازیم؟ چرا که تعریف مردم ایران و تعریف رفاه و آزادی و پیشرفت و زندگی بهتر چه از نظر مردم و چه از نظر کارشناسان روشن است. آیا مناسب تر نیست از روش علمی و پذیرفته شده تعریف اهداف راهبردی سود بجوییم وهمگی به آن تن دردهیم؟ در سایه ایرانی آباد، آزاد و مرفه و دانش پژوه است که میتوان به کشت اندیشه و مکاتب گوناگون پرداخت نه بر عکس. اگر پاسخ ما به این پرسش ها آری است، می توان پرسش های وابسته دیگری را به میان آورد و از راه و روش رد یابی پاسخ سخن گفت و نخستین گام، بی گمان به واقیعت چیستی ما باز می گردد.
در یک فرایند علمی، نه تنها اهداف استراتژیک نیازمند شاخصهای کمّی قابل اندازه گیری برای به اجرا درآمدن خود هستند، بلکه باید تا ترجمه آنان به اهداف اجرایی، و طرحهای اجرایی و سازمان دادن پیشرفت و دستِ کم از نظر عملی بودن طرحها را به محک زد.ازهمه مهمتر دانش- هنراستراتژی، برپایه نوآوری استوار است. تلاش نهایی آناست که فرایند طرح و اجرای اهداف استراتژیک به مدیریتی بیانجامد که آن را «مدیریت نوآوری » مینامیم. استراتژی میبایست چنان منسجم، عملی، دقیق، گویا، جامع، پیگیر، قابل اجرا، قابل درک و آموزش باشد که خود به یک مجموعه آموزشی برای کادرهای سیاسی و مردم تبدیل شود.
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=18969