داستانی دیگر

در این دسته به چاپ رسیده است اخبار

تاریخ چاپ  

ché cuba
نه تنها برای نسل ما؛ که سالهای انقلاب کوبا, و جنبش سالهای ۱۹۶۸ فرانسه را با جان و دل زیستیم و آن ها را به مطلوب انسان دوستانه خویش پیوند زدیم تا از نزدیک یا دور از آنها بیاموزیم, بلکه هزاره سوم میلادی با تصویر چه گوارا چون نماد عدالت خواهی , "مطلوب گرایی از جان گذشتنی", آغاز شد.
چهار سال پیش برای برگزاری نمایشگاهی از کارهایم به نام: "من نه منم" و ایراد چهار سخنرای در مورد حافظ و روانکاوی فروید و لاکان به کوبا دعوت شدم.
محل برگزاری نمایشگاه کارهایم , پیش از من در اختیار عکاسان آمریکای لاتین بود. عکسی مرا میخکوب کر د. با تلاش دو روزه عکاس را یافتم و عکس را خریدم.
گفت که درخانه سالمندانی در گوشه ای از کوبا آن را گرفته است.
براستی اگر آرزو را از آدمی بربایند , چه خواهد داشت؟
شما چه فکر می کنید؟ شما چه می بینید؟
حسن مکارمی

 

عكس بسيار زيبايست. عكسى دوپهلو. آرى، براستى انسان بدون آرزو معنا ندارد. يكى از خوانشهاى اين عكس براى من اين است كه چه مى خواستيم، چه شد!
خوانشى ديگر: او (ارچه) رهايى و آسايش آدمى را مى خواست، اما چه كردند و چه شد با اهداف او.
خوانشى ديگر: چنانچه آن سالمند خود عكس ارچه را گذاشته باشد، وفاداريش را به او نشان مى دهد.
عكاس به گمانم به احتمال زياد تضاد ميان شعار و هدف انقلابى را با آنچه برخلافش رخ داده، مى خواسته نشان دهد.

من در اينجا وارد شخصيت ارچه كه به باور من پديده ى عجيبى بوده است نمى شوم.

 

Yasmin Ayat
 
Yasmin Ayat

عكسى بسيار تامل برانگيز بخصوص با تو ضيحات جنابعالى چيزى كه من در اين عكس مى بينم تهى بودن برهوت و نيستى است هيكل نحيف و استخوانى پير مرد اتاق برهنه وان حس غريب نيستى حسرت و خلا كه در چهره مرد پيداست با خنده و جوانى قاب ديوار تضاد و فاصله عجيبى دارد
 

Jamsheed Bozorgmehr
 
Jamsheed Bozorgmehr

اگر زمان حرکت نکند هیچ تغییری انجام نمیگیرد نتیجته میگیریم چونزمان به حلو میرود همه چیزتغییر میکنند ماهم تغییر میکنیم وبه جلو میرویم وزندگی گذشته اثر خودرا براینده میگذارد
 
Fereshteh Makaremi Pazhoomand
 
Fereshteh Makaremi Pazhoomand

برادر عزیزم
وقتی قلب میمیرد امید وارزو هم یخ میزند فقط یک آآرزو می‌ماند آن هم '@@__فقط خوشی سلامتی برای عزیزانت وهر روز آرزو میکنی اونها رو سالم ببینی
 

Farhad Zamani
 
Farhad Zamani

من آرزومندی که همواره در پی مطلوبی متفاوت متعدد می باشد در نگاه پیرمرد نمی بینم تنها تالمی توام با درد که مطلوبی مطلق یا تام را متوهم شده اند چه گوارا می شود مائو می شود و ...
 
Farhad Zamani
 
Farhad Zamani

فکر می کنم آرزوی این شخص تمامیت یافته در شخص چه گوارا به اتمام رسیده این مطلوب یا ابژه مطلق سال ها علیرغم تالماتی که بر او رفته توهم تمتع از تمامیت کمالی را برایش داشته تصور دست یافتن به شخصی که بی نیاز است و از مرگ هم نمی هراسد شاید اگر دیوار آلبومی از اشخاص متفاوتی بود می گفتم این شخص آرزومند است و روزی که بر آخرین پرتره توقف کرده آرزومندی او بدست خودش به پایان رسیده آقای دکتر دانشمند بزرگوار راجع به صحت نگاه من چه فکر می کنید؟
 
Hassan Makaremi
 
Hassan Makaremi

دوست گرامی, من هنوز هم در مقابل این عکس میخکوبم. سخنان شما و یاران دیگر مرا یاری می دهند. این شعرم بیاد می اید:

به ژرفنای جهان است این نگاه پیری من
به پیری همه هستی‌ است این ندای در من من
به جان جوانی است این امید تازه من
به مهر و به مستی است این دو روز مانده من
اینجا از سویی , آرزو فرا تر از جان می رود و راه وصلش چون آرش کمانگیر جان خود در کار کردن است, و از سویی واقیعت هستی , آرزو را عریان در جلوی چشم ما می کشاند.
گویی در این حیرت ماندن, شاید تنها راه نجات ماست.
از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود.
باز هم باید از طرفی دیگر رفت…راهی تازه … از غار تا ماه …
بر قرار باشید.

حسن مکارمی

 
Farhad Zamani
 
Farhad Zamani

ممنونم از پاسختان
در این عمر گریزنده که گویی جز خیالی نیست تو آن چاودان در جهان خود پدید آور
فروید داستانی را تحلیل می کرد که فردی شبح فردی را که کشته بود دفعتا در هر گوشه عمارتی می دید نهایتا با درماندگی گفت من تنها یک نفر را کشته ام ولی این همه شبح
حال این ما و این آنی که برای آدم شدن جاودانه از دست رفته و جاودانه در آنات زندگی در لحظات در تصویری بر ما ظاهر می شود ولی وقتی بدان دست می یابیم شبح و سراب می شود و باز آتش آرزومندی به افق دیگری زبانه می کشد
آتش آرزومندی پیرمرد در آن چه گوارا فریز شده آن جاودان غایبی نیست آن حاضری است که توهم ابژه ای تام و کاملی برای او دارد نه ابژه ای که سبب اشتیاقی تازه گردد و از هر آنی به آنی بگذرد و بگذرد
می بخشید حرف هایی هست که هر گوشی نمی شنود و اجبار به گفتن وادارم کرد که با شما بگویم پاینده باشید